دو تا اشک نقره ای
صورت برفیه ی تو
یه علامت سوال
تو حس بی حرفیه تو
دونه های زیر خاک
از تو گل و یار می گرفتن
وقتی شعرام رو لبات
قدرت فریاد می گرفت
آآ آ ا آ آ آ....آ
ضربان آخره
قلب تو، تو گوشمه
بار سنگین غمت
تا ابد رو دوشمه
آآ آ آ آ آ آ....آ
{صدای خنده }
آآ آ آ آ آ آ....آ
گونه های خیسمو
دستای تو پاک می کرد
وقتی چشمام سینشو
واسه غمهات چاک می کرد
حالا اون دستای گرم
مونده زیر خاک سرد
گرمه بازار چشام
از حراج اشک درد